اصول حسابداری یک سلسله قواعد و اصول کلی است، که حسابداران به عنوان الگوی انجام کار خود در طی کلیه مراحل حسابداری استفاده می نمایند. این اصول و ضوابط، توسط عدهای از حسابداران خبره، پس از بررسیهای فراوان تدوین میشود. وظیفه تدوین این اصول را در ایران سازمان حسابرسی بعهده گرفته است.
بر اساس بند چهار تبصره دو ماده واحده مصوب 1362/10/5، تدوین اصول و ضوابط فنی قابل قبول حسابداری و حسابرسی، جز وظایف سازمان حسابرسی تعیین گردید. سازمان حسابرسی از طریق انتشار استانداردهای بررسی و پذیرفته شده، این اصول را منتشر میکند. معمولا بوسیله الزام از طریق سازمانهایی از قبیل دارایی، بیمه، بورس و غیره اجرای آن را در جامعه جاری میسازد.
اگر حسابدار مطابق سلیقه شخصی، اقدام به انجام عملیات مالی و حسابداری از قبیل ثبت و طبقهبندی اطلاعات نماید، اطلاعات ثبتشده قابلیت مقایسه با اطلاعات سایر موسسات و شرکتها را نخواهد داشت. به همین دلیل است که جهت انجام عملیات مالی، نیاز به دستورالعملها و ضوابط مشخصی است که به این ضوابط و راهکارها، اصول حسابداری می گویند.
اصل بهای تمام شده تاریخی – اصل تطابق هزینهها با درآمدها – اصل تحقق درآمد – اصل افشاء
بر اساس این اصل حسابداری، تمام رویدادهای مالی، یعنی کلیه هزینههایی که برای بکارگیری یک دارایی صرف می شود و در تاریخی که وقوع یافته است، در صورتهای مالی ثبت و منعکس می گردد. اگر بعدا به هر دلیلی از قبیل تورم قیمت آن افزایش یافت، این افزایش قیمت شناسایی و ثبت نخواهد شد.
هنگام انجام معامله، بهای تمام شده داراییها براساس قیمت نقدی و یا معادل آن شناسایی و اندازه گیری می شود. اگر یک دارایی با دارایی دیگر مبادله و معاوضه شود، دارایی بدستآمده جدید بر اساس قیمت عادلانه دارایی واگذار شده قبلی شناسایی می شود. مثلا اگر یک دستگاه اتومبیل وانت با یک دستگاه اتومبیل سواری معاوضه شود، بهای سواری به بهای ارزش روز و عادلانه اتومبیل وانت در دفاتر ثبت می شود.
این اصل از اصول حسابداری است. اگر چه داراییها ممکن است پس از گذشت زمان دارای افت ارزش شوند و یا تغییر قیمت شوند.
کلیه درآمدها صرف نظر از اینکه در چه زمانی وجه آن نقد میشود، شناسایی و ثبت میشود. زمانی شناسایی و ثبت میشوند که مبادله انجام شده و “فرآیند کسب سود”، کامل شده باشد. فرآیند کسب سود که ممکن است بعدا بارها و بارها بکار برود، به چرخه عملیاتی میگویند. که شامل مراحل خرید و تهیه مواد اولیه جهت ساخت و تولید کالا، خدمات و فرآیند ساخت و تکمیل محصول، فروش و انتقال مالکیت آن و دریافت وجه نقد ناشی از فروش محصول یا خدمت است.
اکثرا هنگام فروش کالا و انتقال مالکیت آن به مشتری، فرآیند کسب سود را کامل شده میدانند. مثلا در صورت پیش دریافت از مشتری جهت فروش کالا، چون فرآیند کسب سود و انتقال مالکیت به سود مشتری وقوع نیافته، نمیتوان درآمد را تحقق یافته دانست و آن را ثبت نمود.
پس از اندازهگیری درآمدهای یک دوره مالی، باید هزینههای انجام شده جهت کسب درآمد مربوط به همان دوره مالی، معین شود و با درآمد مذکور مقابله شود تا سود همان دوره بدست آید. بعضی از این هزینهها با درآمدها ارتباط مستقیم دارد. یعنی کسب درآمد با وقوع هزینه در یک زمان است. همزمان با شناسایی درآمد، هزینه آن هم شناسایی میشود. همانند هزینه حمل کالای فروش رفته، بهای تمامشده کالای فروش رفته، که میتوان آن را به یک درآمد خاص و در یک دوره تعمیم داد.
بعضی از هزینهها، برای کسب درآمد در یک دوره زمانی خاص نمیباشد. به چندین دوره مالی ارتباط دارد، که باید متناسب با زمان بین دورههای مالی تقسیم شود. همانند هزینه استهلاک داراییها و یا بهرههای پرداختی وامهای بلند مدت. همچنین بعضی از هزینهها که ارتباطشان با درآمد خاصی مشخص نیست، مانند هزینههای آموزش کارکنان موسسه و یا هزینههای بازاریابی و تبلیغات، باید بلافاصله شناسایی شده و با درآمدهای دوره تطابق داده شود.
اصل افشاء
بر اساس این اصل کلیه اطلاعات لازم جهت افراد خارج از واحد تجاری، می بایست در صورتهای مالی کاملا افشاء شود. بطوری که به آنها در تصمیمگیری در مورد واحد تجاری کمک کند. این اصل در موارد مختلف نافذ است. مثلا در مورد موجودی کالا، روشهای قیمت گذاری باید کاملا مشخص و اعلام شود. و مشخص شود که از چه روشی برای قیمت گذاری موجودیها استفاده گردیده است. و یا تغییراتی که در روشهای ثبت وقایع مالی رخ داده، کاملا افشا شود تا موجب گمراهی تصمیم گیرندگان نشود. این افشاء میتواند در صورتهای مالی و یا یادداشتهای همراه صورتهای مالی و یا به صورت اطلاعات تکمیلی باشد.
نویسنده: محمدحسین صفایی